
حتما معلمان شما سر کلاس بارها گفته اند که هنگام انگلیسی صحبت کردن، باید “انگلیسی فکر کنید”.
منظور اصلی از انگلیسی فکر کردن، این است که هنگام گوش کردن به دیگران و صحبت با آنها، هیچ گونه ترجمه کردنی نباید در ذهن شما اتفاق بیفتد.
شما باید انگلیسی را به انگلیسی متوجه شوید و به انگلیسی جواب دهید. برای فهمیدن حرفهای بقیه، به هیچ وجه نیازی نیست آنها را در ذهن خود به فارسی برگردانید. برعکس این کار هم اشتباه است، یعنی در هنگام صحبت قرار نیست افکار خود را به انگلیسی ترجمه کرده و سپس شروع به صحبت کنید، بلکه مهم است از همان ابتدا به انگلیسی فکر کرده و همان افکار را مستقیما به زبان بیاورید.
البته متوجهیم که این کار به این سادگیها نیست، مخصوصا اگر در ابتدای مسیر یادگیری زبان انگلیسی باشید.
شکی نداریم که شما شخص باهوشی هستید! اما هرچقدر هم باهوش بوده و ذهن قدرتمندی داشته باشید، کار ترجمه (آن هم دوبار پشت سر هم) فرآیندی بسیار وقتگیر است. تصور کنید در خیابان در حال مکالمه رو در رو با یک انگلیسی زبان هستید. فکر کنید دارید در برابر یک جمع سخنرانی میکنید و ناگهان یکی از حاضران از شما سوالی میپرسد. آیا وقتی برای فکر کردن و ترجمه کردن هست؟ حالا اشتباهاتی که در هنگام ترجمه از فارسی به انگلیسی پیش میآیند به کنار…
اگر فکر میکنید توانایی و سرعت لازم برای این کار را دارید، به خواندن این نوشته نیازی ندارید! برای شما آرزوی موفقیت میکنیم!
اما اگر توانایی انگلیسی فکر کردن برای شما هم مهم است، از شما دعوت میکنیم ادامه این مطلب را مطالعه کنید.
چرا ترجمه میکنیم؟
خب، تمایل به ترجمه کردن حداقل در ابتدای کار چیزی عادی و قابل درک است. در ترم اول کلاس هنوز کلمات چندانی بلد نیستیم و ناگهان با کلی واژه جدید انگلیسی مواجه میشویم. چطور قرار است معنی این کلمه ها را یاد بگیریم؟ آیا به غیر از ترجمه آنها به فارسی راه دیگری هم هست؟
البته راههایی وجود دارند اما شاید آسان ترین و دم دست ترین راه همین ترجمه کردن باشد.
مشکل اینجاست که ترجمه کردن شاید تا دو سه ترم اول جوابگوی نیازهای شما باشد ولی از یک جایی به بعد دیگر کمکی به شما نخواهد کرد. پس راه هوشمندانهتر را انتخاب کنید و از همان ابتدا “انگلیسی فکر کردن” را یاد بگیرید تا در ترم های بالاتر به دردسر نیفتید.
در اینجا چند روش ساده برای این کار معرفی کردهایم. با ما همراه باشید!
روش اول: اشیاء پیرامون خود را به انگلیسی یاد بگیرید.
در ترمهای اول، معمولا کلمههای زیادی درباره موضوعات مختلف یاد میگیرید. رنگها، میوهها، اشیای روزمره و حیوانات بعضی از این واژهها هستند. اولین کلماتی که ما در دوران کودکی آموختهایم هم همینها بودهاند.
حالا سوال اینجاست که آیا در زمان کودکی این کلمات را به فارسی یاد گرفتید یا زبان دیگری بلد بودید که این واژهها را به آن برگردانید؟
همه ما در زمان بچگی این کلمات را با تطبیق دادن آنها با تصاویر و اشیاء دور و برمان یاد گرفتهایم. کاری باید با زبان انگلیسی هم بکنید همین است! برای مثال وقتی کلمه Cat را یاد میگیرید، باید به تصویر یک گربه فکر کنید نه کلمه “گربه”!

روش دوم: عبارتها و جملاتی که انگلیسی زبانها به کار میبرند را تکرار کنید.
زبان انگلیسی ما هر چقدر هم پیشرفت کند، واقعیت این است که ما انگلیسی حرف نمیزنیم، بلکه تنها داریم صحبت کردن انگلیسی زبانان را تقلید میکنیم. زبان ما هر قدر هم قوی باشد، باز هم در جایگاهی نیستیم که این زبان را خودمان بسازیم، بلکه باید ببینیم انگلیسی زبانان بومی چه میگویند.
پس در هر فرصتی به جملات آنها دقت کنید. به جای تمرکز بر کلمات، به معنا و کاربرد جملات توجه داشته باشید. جملهها را یاد بگیرید، حتی اگر بعضی از قسمت های این جملات با منطق شما جور در نمیآیند. هر وقت جملهای یا ترکیبی از کلمات میشنوید که تابحال به گوشتان نخورده، تنها شنونده نباشید. جمله را خودتان هم چند بار تکرار کنید. کاربرد آن را یاد بگیرید و به دنبال فرصتی باشید که آن را در موقعیتی مناسب به کار ببرید.
روش سوم: خود را در موقعیتهایی قرار دهید که نتوانید از انگلیسی حرف زدن فرار کنید!
زندگی در یک کشور انگلیسی زبان سرعت یادگیری شما را بسیار افزایش میدهد؛ دلیل اصلی این موضوع هم این است که مجبور هستید به هر شکلی که شده به زبان انگلیسی ارتباط برقرار کنید و وضعیت مثل کلاس زبان شما نیست که در آن بتوانید هر کلمهای که نمیدانید را از معلمتان بپرسید!
اگر شانس زندگی کردن در یک کشور انگلیسی زبان را دارید، از این فرصت استفاده کنید و از خانه بیرون بزنید! با کسانی رفت و آمد کنید که مطلقا فارسی متوجه نمیشوند. این کار در ابتدا اصلا آسان نیست و ممکن است ترسناک هم باشد، اما به مرور زمان تاثیر فوقالعاده آن را حس خواهید کرد.
روش چهارم: فیلمها و برنامههای تلویزیونی انگلیسی زبان ببینید، آن هم بدون زیرنویس!
البته که تماشا کردن فیلم و سریال انگلیسی به همراه زیرنویس هم فواید زیادی دارد، از جمله یادگرفتن جملات، کلمات جدید و ساختارهای فراوانی که تابحال فکرش را هم نمیکردید.
اما نکته اینجاست که وابسته شدن به زیرنویس گاهی باعث میشود صرفا تبدیل شوید به خواننده متن و گوش کردن را بگذارید کنار!
اگر فیلمی را یک یا چند بار با زیرنویس دیدهاید، یک بار هم زیرنویس را خاموش کنید و به جملات، تلفظها و زبان بدن (Body Language) بازیگران توجه کنید. نگران نباشید! هر چیزی که متوجه نشدید را میتوانید بعدا در دیکشنری چک کنید!
تنها کاری که نباید انجام دهید این است که فیلم ها را با زیرنویس فارسی ببینید. این کار نه تنها کمکی به انگلیسی فکر کردن شما نخواهد کرد بلکه میتواند اطلاعات اشتباه هم به شما بدهد.

روش پنجم: سر کلاس خود را با دیکشنری درگیر نکنید!
میدانیم که دیکشنریهای موبایلی و آنلاین این روزها خیلی زیاد شدهاند و کار با آنها هم خیلی آسان است. البته که دیکشنری ها خیلی مفید هستند و منبع بسیار مهمی از اطلاعات محسوب میشوند، اما قرار نیست که سر کلاس در همه فعالیتها به کار روند.
برای مثال، اتفاقی که در بعضی از کلاسها میافتد این است که دو نفر با هم شروع به صحبت کرده و وسط مکالمه یکی از آنها در موبایلش شروع میکند به دنبال انگلیسی یک کلمه گشتن! چون به کلمهای نیاز دارد که آن را بلد نیست!
این کار تنها باعث تلف شدن وقت، از بین رفتن حال و هوای مکالمه و همچنین فارسی کار کردن ذهن شما میشود. هر وقت سر کلاس هستید و انگلیسی کلمهای را نمیدانید، تلاش کنید با اشاره و توصیف آن به انگلیسی مفهوم آن را برسانید و در صورت لزوم از معلم خود کمک بگیرید.
روش ششم: خود را از قبل برای پاسخ به سوالات متداول آماده کنید.
سوالات متداول در انگلیسی از جملات سادهای مثل How are you شروع میشوند. هر وقت کسی از شما میپرسد How are you، معمولا به این فکر نمیکنید که معنی این سوال به فارسی چیست و چه جوابی باید به آن داد، بلکه از قبل عادت کردهاید به صورت خودکار بگویید “!I’m fine, thank you”.
سوالاتی که از شما زیاد پرسیده میشوند را شناسایی کرده و خود را برای پاسخ به آنها آماده کنید. لزومی ندارد برای پاسخ به هر سوالی کلی فکر کنید، تنها کافی است ذهن شما یک جمله انگلیسی را شناسایی کرده و جمله یا جملات انگلیسی دیگری برای جواب به آن داشته باشد!
روش هفتم: با کتابها و منابع آموزشی کار کنید که کاملا انگلیسی باشند و در آنها خبری از ترجمه نباشد.
این صحبت یعنی اینکه دیکشنری های انگلیسی به فارسی، کتابهای راهنمای فارسی، کتابهای دو زبانه که مطلب در آنها هم به انگلیسی و هم به فارسی وجود دارند را تا حد امکان باید بگذارید کنار! شاید این کار کاملا امکان پذیر نباشد چون فهمیدن معنی فارسی کلمات بالاخره گاهی لازم است.
اما تا حد امکان تلاش کنید ترجمهها را با توضیحات ساده شده انگلیسی جایگزین کنید. اصلیترین فایده این کار این است که به شما انگلیسی فکر کردن را میآموزد. مثلا اگر میخواهید معنی کلمات جدید داخل درس را یادداشت کنید، تا آنجا که میتوانید مفهوم و تعریف آن را به انگلیسی بنویسید و از نوشتن ترجمه فارسی آن خودداری کنید.
روش هشتم: در کنار کلمات، عبارتها و جملات را یاد بگیرید.
یاد گرفتن کلمات تکی، معمولا هیچ فایدهای ندارد. اگر کل یک دیکشنری انگلیسی را هم کلمه به کلمه حفظ باشید، باز هم این دانش شما به هیچ دردتان نخواهد خورد اگر نتوانید راهی برای استفاده عملی از این کلمات پیدا کنید.
جملاتی که کاربرد مشخص دارند را بدون توجه به ساختار و کلمات داخلشان حفظ کنید. وقتی کاربرد یک عبارت را به خوبی بدانید، دیگر لازم نیست خود را درگیر جزئیات کنید. باز هم به این فکر کنید که همه ما در زمان کودکی اول جملهها را یادگرفتیم نه معنی دقیق کلمات را.
روش نهم: برای انگلیسی فکر کردن، کارهای روزمره خود را به انگلیسی انجام دهید.
به احتمال زیاد این امکان وجود ندارد که هنگام خرید با بقال سر کوچه انگلیسی صحبت کنید!! اما هر وقت دارید به کارهای روزمره خود فکر میکنید، جملات را در ذهن خود به انگلیسی بسازید، مخصوصا زمانی که ذهنتان چندان مشغول نیست.

از جملات خیلی ساده شروع کنید. وقتی دارید در خیابان راه میروید، اگر گربهای دیدید، به خودتان بگویید: “!It’s a cat”. اگر دارید میروید سر کلاس، به خودتان بگویید: “I’m on my way to English class”. با همین کارهای کوچک میتوانید رفته رفته خود را انگلیسی فکر کردن عادت دهید.
روش دهم: از یک دیکشنری آموزشی مناسب استفاده کنید.
دیکشنریهای انگلیسی در بازار فراوانند و قبلا هم درباره ویژگی های یک دیکشنری خوب صحبت کرده ایم. در اینجا فقط به این نکته اشاره میکنیم که واژهنامهای که استفاده میکنید باید حتما از نوع Learner بوده تا ویژگیهای لازم برای آموزش کلمات و جملات جدید در آن موجود باشد. این کار باعث میشود معنیها را به انگلیسی متوجه شوید و مغز شما انگلیسی فکر کردن را تمرین کند.
آیا تا بحال از این استرانژیها استفاده کردهاید؟ راه دیگری میدانید که به شما در انگلیسی فکر کردن کمک کرده باشد؟
این نوشته را با دوستان خود به اشتراک بگذارید!